سوالی که زیاد پرسیده می شود، تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis یکی از روشهایی است که تحلیلگران بازار سرمایه برای ارزیابی سهامها و تشخیص موقعیتهای مناسب از آن استفاده میکنند. این روش کاملاً مبتنی بر نمودارها، جدولها، روند ارزش سهام، آمار و ارقام و محاسبات ریاضی است.
تحلیل تکنیکال به این صورت است که شما با بررسی سابقه یک سهام و کشف الگوهای پیشروی آن، رفتار یک سهام را درمیآورید و مطابق آن برای خرید و فروش تصمیم میگیرید.
برای مثال سهامی را بررسی میکنید و متوجه میشوید روند این سهام به این گونه است که پس از مقداری صعود طی بازه زمانی مشخصی، به طور معمول ریزش قیمت دارد و این الگو به طور مداوم تکرار میشود. در نتیجه ابتدا صبر میکنید تا زمان ریزش فرا برسد. زمانیکه ریزش به آخرین حد خود رسید اقدام به خرید سهام میکنید و سپس در اوج و پیش از ریزش دوباره اقدام به فروش آن میکنید.
پس از آشنایی با تحلیل تکنیکال نوبت به آگاهی از مزایای آن میرسد. هر روشی همیشه برخی مزایا و معایب دارد. یکی از مزایای مهم تحلیل تکنیکال دادههای آن است. برخلاف تحلیل فاندامنتال که باید اطلاعات بسیاری جمعآوری کنید، در تحلیل تکنیکال تنها با در دست داشتن نمودارها و اعداد به راحتی میتوانید به معامله بپردازید.
مهمتر از آن، تحلیل تکنیکال انعطافپذیر است و بر موقعیتهای متفاوتی انطباق میپذیرد. برای مثال شما میتوانید الگوهای به دست آمده از یک سهام را در بازههای زمانی متفاوت اعمال کنید. همچنین گاهی یک الگو بر سهامی دیگر منطبق میشود.
در تحلیل تکنیکال جدولها و نمودارها برای بازههای زمانی متفاوتی قابل بررسی هستند. این بازهها میتوانند از ساعتی تا ماهانه و سالانه و حتی سدهای متغیر باشند.
علاوه بر این موارد، ابزارهای بسیاری همواره در اختیار تحلیلگران تکنیکال قرار دارند و با استفاده از آنها سرعت تحلیل افزایش مییابد و دقت آن بالاتر میرود.
دادههای به دست آمده از تحلیل تکنیکال را میتوان در لحظه یا در هر زمان دیگری در آینده مورد استفاده قرار داد. این دادهها به راحتی با استفاده از نرمافزارها یا اپلیکیشنهای متنوع بدون پرداخت هزینه یا صرف وقت تنها در چند دقیقه به دست میآیند.
اما با وجود همه این مزیتها، تحلیل تکنیکال برخی معایب هم دارد.
تحلیل تکنیکال همیشه به این خوبی پیش نمیرود و گاهی ضعفهایی با خود به همراه دارد.
دادههای به دست آمده از این روش همیشه مطابق میل افراد نیستند و به شدت بر نوع تحلیل فرد و دیدگاه وی وابسته هستند. به همین دلیل همیشه سهام مطابق میل و پیشگوییهای شما به پیش نمیرود و احتمال خطا وجود دارد.
این مسئله به ویژه زمانی بیشتر به چشم میخورد که بدانید ارزش هر سهام به شدت بر سرمایهگذاران آن وابسته است.
برای مثال با ورود ایلان ماسک به بیت کوین ارزش این ارز دیجیتال به شدت بالا رفت؛ اما پس از آنکه وی سرمایه خود را از بیت کوین خارج کرد به طور ناگهانی ریزش چشمگیری در ارزش این ارز صورت گرفت.
بنابراین سرمایهگذاران تا حد زیادی بر ارزش و روند یک سهام تاثیرگذار هستند.
از طرف دیگر تحلیلگران تکنیکال مطابق سابقه یک سهام در گذشته دست به خرید یا فروش آن میزنند. اما گاهی امکان دارد الگوی سهام پس از چندین سال به طور یکباره تغییر کند و پیشبینیهای تحلیلگر را با شکست مواجه کند.
گذشته از این موارد در تحلیل تکنیکال شاخصهای بسیاری وجود دارد. بررسی تمامی شاخصها یا انتخاب شاخص درست برای پیشبینی دقیقتر گاهی بسیار دشوار و زمانبر خواهد شد و احتمال خطا افزایش مییابد.
با وجود تمامی این مزایا و معایب طرفداران تحلیل تکنیکال بسیار بیشتر از طرفداران تحلیل بنیادی هستند. با شناخت کاربردهای این روش علت این مسئله را بهتر درک میکنید.